من یه عاشقم

من یه عاشقم

منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کردگار بنده نواز

حافظ

آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۰۱:۵۱ - ناشناس
    +_+

۲ مطلب در آبان ۱۴۰۱ ثبت شده است

روز 24 شهریور ماه سال 1401 بود تو اتوبان خرازی اصفهان ساعت دوازده و ده دقیقه می‌رفتم، داشتم می‌رفتم یکم خستگی رو از تنم بیرون کنم که باری از خستگی رو تو راه برداشتم. اتوبان خرازی تموم شد پل امام رو پشت سر گذاشتم به بلوار دانشگاه صنعتی رسیدم همه چیز تو یه لحظه رخ داد جاده شلوغ بود شروع کردم گاز دادن دیرم شده بود که زود برسم دانشگاه، نفهمیدم چی شد اومدم برم تو لاین سبقت که که محکم زدم سر یه ماشین دیگه و برای اینکه بیشتر بهشون برخورد نکنم فرمونو تابوندم سمت لاین کم سرعت و صحنه‌های محوی از برخورد با جدول برخورد با درخت و فریادای پی در پی یاعلی من... 

پیاده شدم فقط اسم تورو جیغ میزدم کسی که یک سال تو تموم سختیا کنارم بود خیلی ترسیدم مردی اومد کنار در گفت سالمی؟ جیغ نزن من درت میارم درختای که کنده شده بودند رو از کنار در راننده برداشت در رو باز کرد و من پیاده شدم هی تکرار میکرد وسیلاتو بردار زود پیاده شو شاید ماشین آتیش بگیره، نمیدونست ماشین نیست که رفیقمه، رفیقم دلم برات خیلی تنگ شده، وقتی پیاده شدم نشستم گوشه جدول فقط خیره شدم بهش هیچی ازاش نمونده بود هر تیکش یه جای بلوار ریخته شده بود. دلم آتیش گرفت از خودم بدم اومد خدایا چرا؟ خدایا کرمتو شکر ولی چرا من باید یه خال بهم نیوفته و اون بشه سپر من خورد خاک شیر بشه؟ دلتنگ بودنتم رفیقم... 

هییی امان امان امان از این روزگار 

امان امان از دلوم از این دل تنگم

هیییی امان.... 

هی هی هی دو هفته‌ از این اتفاق میگذره ولی همیشه فکر و خیالت همراه منه 

از تو از همه خانوادم از عزیزم معذرت میخوام بابت اینکه نگرانتون کردم تو سختی قرارتون دادم بی‌وسیله‌تون کردم، کاش منم با ماشین له میشدم د این روزا رو نمیدیدم... 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۰۱ ، ۰۳:۴۲
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

سلام

میخوام برم سر اصل مطلب... 

من کیم؟ یه عاشق

من یه عاشقم که کارم عشق‌ ورزیدن، بعد از سال‌ها درد عذاب سختی حدود یک سال و نیم که احساس شادی میکنم از اینکه یکی رو تو زندگیم دارم که جونمون بهم بسته‌ست شاید کاغذی محرم نباشیم ولی از هزارتا کاغذ و امضا محرم‌تریم. هرروز که از خواب بیدار می‌شیم به هم عشق میورزیم تا خود شب که میخوایم بخوابیم و یه فردایی جدید شروع کنیم. 

و اما برای تو که دوستت می‌دارم:

زندگی کنارتو خیلی قشنگه. خیلی سختی‌ها کنارت آسون میشه، هربار که لبخندت رو میبینم هزار بار تو دلم خداروشکر میکنم که ما رو مقابل هم قرار داد. 

اینجا مینویسم نه برای اینکه کسی بخونه برای اینکه این حالم ماندگار بشه. امشب و دیشب حسابی سرت شلوغ بود نبودی، بودی ولی کم بودی،حسابی دلتنگت شدم، دلم بی‌قراری میکنه برا اومدنت، دلم میخواد فقط برا من باشی، همه وقتتو برای من بزاری، میدونم خودخواهیه ولی دل است دیگر

عاشقت شده‌ام... 

امان از عشق 

امان از دوست داشتن

امان از آرزوی باهم بودن... 

خدا همراهت باشد یار و یاور من

​​

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۰۱ ، ۰۳:۲۵
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟