به وقت تنهایی
پنجشنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۱، ۱۲:۲۳ ق.ظ
سلام زندگی
هر جایی برات یادداشت گذاشتم خوندی و جوابی ندادی، گفتم بزار این دفعه یه جایی بنویسم که شاید هیچ وقت نتونی بخونی.
دو سه تو همی فکرت مشغول، کم خوابی، خستهی همه اینا رو میدونم.
امشب خواستم یکم از من درونم برات بگم، عزیزدلم من درونم خیلی تنهاست جز مهر و شادی تو پشتوانهی ندارم، میدونم که تمام اینا رو میدونی، میدونم توام به فکری توام تحت فشاری، حداقل باهام حرف بزن حداقل بگو میدونی منم دلتنگتم میدونی منم تنهام میدونی خیلی وقته تو خونم منتظرم بیای...
عاشقانه دوستت دارم...
۰۱/۰۵/۲۷