من یه عاشقم

من یه عاشقم

منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کردگار بنده نواز

حافظ

آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۰۱:۵۱ - ناشناس
    +_+

هی خدارو شکر 

حالم خوبه همه چیز خوب پیش میره وقف مراد و بنده خوشحالو قبراق امیدوارم که حالم پایدار باشه 

دوست عزیزم من هیچی از احوالات شما نمیدونم فقط امیدوارم اتفاقات به صلاحت باشه چیزایی که رخ میده امیدوارم شاد باشی

تصمیم گرفتم شاد باشم روحرفم میمونم هیچ بشری هیچ بشری نمیتونه ناراحتم کنه حتی تو مهربونم حتی دل تنگم و...

یاعلی

به امیدخدا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۴۵
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

چقدر دلم گرفته دلم تنگ شده اما برا کی و نمیدونم برا علاقم ؟برا خودم ؟برا امام حسین ؟

امروز سر نماز یه لحظه بغضم گرفتم دوست داشتم کربلا باشم دوست داشتم حساب کنم کدوم سمت قبله حرمشه وای که چقدر دلتنگم بغض دارم و چشمانم مثل بارون میبارند بارون شمال که اروم اروم میباره .

اگه خدا قبول کنه فردا میرم دنبال یه کار مفید برا طبیعت شاید سرم گرم باشه کمتر دلتنگ بشم خدایا خیلی دوست دارم بابت نمرم ممنون خیلی دوست دارم مهربونم 

دستم به کشیدن نمیرود 

اما دلم برای تو پر می کشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۴۸
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

چقدر سخته بین دوراهی گیر کردن بین گذشته و حال بین واقعیتو تخیل میگن دوست ندارم میگن عاشق نیستم 

امشب سخت ترین شبیه که میخوابم ای کاش کابوس نبینم خسته شدم از کابوس 

چرا باهام صحبت نمیکنی قانعم کنی

خدایا من هیچ بندتو قضاوت نکردم منو قضاوت نکن 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۴۶
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

مهربونم دلم برات خیلی تنگ شده مدتی میشه میخوام شعر بگم نمیتونم نمیدونم یادته هنوز یانه گفته بودم بدترین حالم ناتوانی تو نوشته بغض هایی که ازار میدن نگرانیایه بیجا چقدر دلتنگم خیلی سخته ...

سکوت کردن سخته عاشق بودن سخته اما باید چیکار کنم؟اذیتت کنم پیام بدم ؟بحث کنیم بگم دلتنگم بگی فکرکردم تموم شده بگم تموم شده اینارو نگاه کنید شعرامو نشون بدم بگید خستم خوابم میاد 

سرنمازا میگم دیگه خدا راضیم به رضای تو بودنی که باعث ازارش میشه رو نمیخوام 

خدایا خودت کمکمون کن 

نتونستم شعر بنویسم اما برات یه متن نوشتم 

بغض سخت راه گلویم را بسته


مانند بالشتکی بر صورتم


اشک ها رهایم نمیکنند


انگار سخت دل تنگم


کاش راهی برا بودنت بود


مینویسم برات تا زمانی که 

نیستم بخوانی نامم


من پریشان شده بودم 

عاشق شده بودم

اما 

بغض را نفس را بست


کوچه ی خیالم را به بن بست نبودنت


تغییر داد


کیف بردوش از خانه ی دوستی رهاندی ام


در بن بست بی کسی ها دنبالم کردن


در انتها ی بن بست نشستم


زانوان غمم را بغل کرده


و به اشک هایم اجازه ی باریدن دارم


روز گذشت و تنهایی شب فرارسید


همچنان ابرهای چشمانم میبارند


نفهمیدم چشد اسمان ارام شد


وبه خوابی عمیق فرو رفتم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۱۰
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

عجب آرامشی است وقتی میدانم واژه هامو تو میخوانی 

دلم خیلی تنگ شده بود دیشب که صحبت کردیم ارامش خاصی پیدا کردم نمیدونم به چی فکرمیکنی اما انگار عاشق شدم 

حرفام بیشتر غیر قابل بیانن چیزی ندارم بگم اما طبق معمول همیشه مواظبت هستم و بدون کسی که دوست داره هیچ وقت بدتو نمیخواد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۵۷
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

سلام 

این دقیقه ها داره بیقراری حاکم میشه اینقدر بیقرار شدم که طاقت نیاوردم منو ببخش اگه حرفی میزنم اگه سکوت نمیکنم اگه دلتنگ میشم دوست عزیزم توسردی کن اما دل است اخر نمیفهمد نمیخوای عاشق است میسوزدو میسازد میفهمی ؟ای کاش زمان به عقب باز میگشت و من هیچ گاه راز دلم را فاش نمیکردم دلتنگت شده ام اما حتی صحبت کردن باتو برایم سخت تر از بالارفتم از کوه است زمانی در اینده انقدر دلتنگ میشوی که ناخودآگاه عکس هایش را نگاه میکنی آن زمان است که یادم میوفتی یاد بیقرارهایم یاد سردی هایت باهمه وجودم اگر تو دوستم نداری من عاشقت هستم دلتنگت هستم و فکرمیکنم نمیتوانم جز تو با کسی سر کنم مرا پریشان مکن 

خدایا دوستش دارم قلبم را ارام کن تا شاید یادی از من کند 

پرودگارا بی قراری هایم را درکنار آن زیبا کن نه به تنهایی دلتنگ شده ام 

دلتنگ شده ام 

پریشان شده ام 

کاش از چشمان بخواند 

سکوت فریاد شدم 

اشک در چشمان بهار شدم 

ای کاش که مرا بخواند 

بخواند کلمی تا کنم روی زاو 

اشفته شدم کلافه ام گر تو نیای به رو 

روسرخم نیست کافی روح در تنم نیست جای 

...

دلتنگتم فراوان 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۵۰
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

خدایا خودت کمکم کن صدام بهش نمیرسه 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۳۲
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

میگن بنویس

از چی اخه ؟

سال جدیدتون مبارک یه خبر خوب، دارم بهتر میشم حالمو میگم شاید بشه اسم حالت این روزامو گذاشت مجنون عاقل عزیزی که هیچ وقت اینجا نمیای حرفامو بخونی اگه نگات به این پستم افتاد بهتره بگم خوب شدن به معنای عاشق نبودن نیست هنوزم برای من همونی شاید یکم بیتفاوت به نظر بیام همش بخاطر توه بخاطر اینکه از اخرین باری که صحبت کردیم عصبانی شدی و نمیخوام کوچکترین ناراحتی من برات درست کنم احساس دلتنگی همیشه هست نبودنت همیشه هست خیالت هست فکرت هست همه هستن فقط تو نیستی :(

اجباری نیست دوست من بهت حق میدم فقط ای کاش هیچ وقت هیچ وقت اذیت شدنتو نبینم سکوت برام خیلی سخته برخلاف تو که راحت سکوت میکنی راحت انتهایی شعرام شب بخیر میگی و بدون حرفی خودتو خواب میکنی عیبی نداره میگذرد میگذرد و همچنان میگذرد 

همیشه کسی که عاشقته همیشه مواظبته حتی از راه دور 

همیشه کسی که دوستت داره حواسش بهت هس نگاهت میکنه حتی...

همیشه کسی که سکوت میکنه به معنای حرف نداشتن نیس یه وقتایی عاشقته

ودراخر اینو بدون هیچ وقت کسی که دوستت داره بدتو نمیخواد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۲۴
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

سلام

ساعت دو ده کم شب پونزدهمه نمیدونم بهت پیام بدم ندم چیکار کنم  حالم بد٣ خواب بد دیدم احساس میکنم بازم بخوابم میاد سراغم از سمتیم خوابم میاد چقدر بده تنهایی خدااااا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۷ ، ۰۱:۵۵
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟
دلم نوشتن میخواهد انگار یه بغض سنگینی دارم دلم برات تنگ شده از طرفی اینقدر سرد بودی غرورم میگه دیگه هیچی نگم از طرفی دلم ...
میدونی سخت ترین کار و حالت برام چیه ؟مطمئنم نه میدونی نه میتونی درک کنی 
سخت ترین کار اینکه حالت جنون داشته باشی شعر بخوای بنویسی اما واژه ها کنار هم نباشم سه روز دلتنگ میشدم میخواستم بنویسم اما نمیتونستم خیلی سخته کجایی ؟یعنی به منم فکر میکنی ؟
ساعت چهاررونیم صبحه خوابم نمیبره چی باید بگم ؟بگم از امشب که یه عکس علامیه برا خودم درس کردم ؟یادش گرامی؟مگه کسیم قراره یادم کنه ؟یه فیلم درست کردم از عکسام که وقتی بعد مردم نگاه میکنن گریه کنن دلم براخودم تنگ میشه 
گلویم سخت بغض کرده است 
نمیتونم بنویسم نزدیک ده بار همین الان پاک کردم اخه تو کجایی چرا بهم مهلت نمیدی ؟
چشمان مرا خواب گرفت 
دستان تورا مهر گرفت 
قلب ارام گرفت 
تنم را تیکه ی از نخ گرفت 
مرگ تمامم را گرفت 
بسته های قرص کنار هم جان گرفت 
داد و فریاد یه دفعه بالا گرفت 
 جسم بی جان  خاموش گذشت
میان جمع مادر فقط اتش گرفت 
غم دخترکش سخت پریشانش بکرد 
مرگ دختر درد را مدام بکرد 
پیوسته و اشفته بشد 
حیف که از خاک گذشت 
من خیلی خستم ...کمکم کن تو روخدا زودتر بیا اگه حرفامو میخونی حداقل بیا باهام صحبت کن اوضاعم خیلی بده  
دیوانه شدم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۷ ، ۰۴:۴۷
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟