من یه عاشقم

من یه عاشقم

منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کردگار بنده نواز

حافظ

آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۰۱:۵۱ - ناشناس
    +_+

دلتنگ یا دِل‌تنگ؟

پنجشنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۲، ۱۲:۱۵ ق.ظ

دلتنگم، دلتنگ مهربانی‌اش، دلتنگ بودنش... 

دلتنگی مبهم‌ترین احساسی است که می‌تواند مرا بدون دفاع در هم بکشند، وقتی دلتنگت می‌شم، مثل کودکی بی‌پناه به گوشه کز کرده و تنها خاطرات خوبمان را مرور می‌کنم، حتی خاطرات آینده‌مان را... 

عجب می‌گذرد، چه کردم با خودم... 

مگر از زندگی چه می‌خواستم؟ 

رفیق، عشق، محبت، مادر، نوزاد، امید، خدا، دوست، لبخند، ترانه، قدیمی، باصفا، ایوان، هلو، گیلاس، مادربزرگ، پدربزرگ، اتوبوس، مردم، زندگی

من تنها از زندگی مادر شدن را می‌خواستم، مادر کودکی که روز به روز قد کشیدنش را ببینم، از لبخند‌هایش لذت ببرم، با پدرش رفیق باشم، زندگی‌مان پر از عشق، محبت، امید و توکل به خدا باشد، صدای ترانه ایوان خانه مادربزرگ را پرکند، پدربزرگ کنارمان باشد زندگی دوست‌داشتنی من را ببیند و با جان دل برایش غذا درست کنم، زندگی پر از عشق، زندگی به صفای ترانه‌های قدیمی، زندگی دوست داشتنی من، رقص میان باغ هلو و گیلاس، صدای موسیقی، صدای زندگی

صدای تنهایی من... 

کی به پایان میای؟ 

نمی‌دانم... 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۶/۰۹
دوست تنهایی هایم بامن بمان 😍💟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی